Acardeon



اِمشب چشمانم آبستن نگاهيست که 


در آغوش خيابان به دار اويخته ميشود!


امشب زني در من سقط خواهد شد


که در آغوش خاک تانگو خواهد رقصيد!


امشب، هيچ واژه اي پُر طمطراقي


بر زبانم جاري نخواهد شد!


امشب،در گلوي مرگ گير خواهم کرد


اِمشب ،مردانگيم را در اين شعر ،جاي خواهم گذاشت


تا دنيا بفهمد که تورا بخاطر بر امدگي بدنت نه،!


بخاطر خودت دوست دارم


 


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Leslie خدمات راهنماي سيستمهاي گرمايشي فروشگاه پگرا دیدنی های البرز_*کرج Amir چای داغِ داغ عطر سازان مرجع دوستداران عطر و ادکلن Chris سازمان بين المللي دانشگاهيان